Web Analytics Made Easy - Statcounter

نویسنده فیلمنامه مجموعه تلویزیونی «ملکاوان» گفت: مخاطبان سریالهایی معمایی و آثاری که مانند پازل تکمیل می شوند را دوست دارند و ما هم تلاش کردیم در این ژانر قصه ای به روز را روایت کنیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ این شب ها مخاطبان شبکه آی ‌فیلم به تماشای سریال «ملکاوان» نشسته اند. فیلمنامه ملکاوان حاصل کار گروهی سمیه تاجیک، مریم بهاری و پویان طایفه است؛ نویسندگان جوانی که اثری متفاوت را به نگارش درآورده اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فیلمنامه سریال ملکاوان توامان در ژانرهای وحشت، معمایی، پلیسی و اجتماعی نوشته شده و تجربه ای بدیع و خلاقانه در حوزه تلویزیون به شمار می ‌رود. برای سال ها جای خالی سریالی در ژانری با این مشخصات در تلویزیون احساس می شد. شخصیت‌ پردازی اصولی و منطقی کاراکترها از دیگر نقاط قوت فیلمنامه سریال ملکاوان به شمار می رود و شخصیت‌ های این اثر نمایشی اغلب خاکستری هستند و چند وجهی.

 سمیه تاجیک به عنوان یکی از نویسندگان فیلمنامه سریال تاکید دارد که او و همکارانش همه تلاش خود را به کار گرفته اند تا چالش های طراحی شده بر سر راه شخصیت ها، از کلیشه مبرا باشند و از ساختاری نو برخوردار. تاجیک همچنین می ‌گوید که به نمایندگی از تیم نویسندگان ملکاوان در پشت صحنه حداقل ۹۰ درصد سکانس های سریال حضور داشته است.

به بهانه پخش سریال ملکاوان از شبکه آی فیلم با سمیه تاجیک به عنوان یکی از نویسندگان فیلمنامه این اثر درباره ایده شکل گیری قصه و شخصیت پردازی ها به گفت و گو نشستیم که در ادامه می خوانید. سریال ملکاوان هر شب ساعت ۲۲ از شبکه آی فیلم به روی آنتن می رود.

**اگر موافق باشید از اینجا شروع کنیم که اصولاً ایده قصه ملکاوان از کجا شکل گرفت؟

-من، مریم بهاری و پویان طایفه در واقع یک گروه سه نفره بودیم که با هم همکاری می‌ کردیم. خانم بهاری ایده ای داشت از حضور یک زن در خانه ای قدیمی که سهم الارثش است و اتفاقاتی که برای او در این خانه رقم می خورد. این ایده به مرور زمان جلو رفت و بقیه ماجراها البته بر اساس قوه تخیل تیم نویسندگان شکل گرفت.

**و چه شد که به سراغ ژانر معمایی با رگه هایی از ترس رفتید؟

-شاید به این دلیل که ذهن های امروز معماهای پازل گونه را می پسندند و دوست دارند این نوع چالش‌ ها را حل کنند. به هر حال، معماهایی از این دست برای خیلی ها باعث افزایش ترشح آدرنالین می ‌شود. پیچیدگی ژانر معمایی و وحشت این امکان را به نویسنده می دهد که با تعلیق و هیجان، تولید سرگرمی کند.

**چگونه به اسم ملکاوان برای عنوان سریال رسیدید؟

-ملکاوان نام خیالی برای منطقه ای است در شمال کشور. ما به این نتیجه رسیدیم که شکل آوایی کلمه ملکاوان نوعی ابهام را با خود دارد. خوشبختانه تهیه کننده سریال هم لوکیشنی را در این منطقه پیدا کرد که به ذهنیت ما خیلی نزدیک بود.

**شخصیت های سریال چقدر بر اساس ما به ازاهای واقعی خلق و پردازش شده اند؟

-قاعدتاً نمی ‌شود گفت همه شخصیت‌ ها از قوه تخیل نویسنده آمده اند. به هر حال، بخشی از آنها در جهان واقعی و اطراف نویسنده بزرگ حضور دارند. ما تیم نویسندگان ملکاوان خصوصیات رفتارهای واقعی انسان ها را گرفتیم و از کلاژ آنها کاراکترهایی را آفریدیم. شخصیت های ملکاوان برای ما جذاب بوده اند. مسایلی مثل دعوای عروس و مادرشوهری بین مهسا و پری همیشه وجود داشته، اما ما سعی کردیم این چالش را از حالت کلیشه ‌ای خارج کنیم.

**فیلمنامه ملکاوان حاصل یک کار گروهی است. چگونه تقسیم کار می کردید؟

-هرکدام از ما ویژگی هایی داریم، مثلا خانم بهاری ذهن قصه پرداز خوبی دارد و آقای طایفه روی ریزه ‌کاری ‌های شخصیت‌ پردازی مسلط است. ذهن خود من هم پازل های معمایی را خوب می شناسند. این ها باعث شد که ما در ابتدا شکل درام را مثل یک رمان دربیاوریم و شخصیت‌ ها را تعریف کنیم و بعد هر یک، روی مقوله مورد علاقه مان کار کنیم.

**نوشتن فیلمنامه چقدر زمان برد؟

-ما تقریبا زمان زیادی درگیر بودیم. خودمان برای یک سال، عمده کار را پیش برده بودیم اما وقتی فیلمنامه تحویل شبکه آی‌ فیلم شد، بر اساس نظرات یک بازنویسی آغاز شد که خودش خط های داستانی جدیدی را خلق کرد و شش ماه زمان برد. در مجموع، فیلمنامه سریال دوبار بازنویسی شد.

**فیلمنامه سریال ملکاوان از آن دسته متن هایی است که نقش های خیلی خوبی برای بازیگران زن میانسال در آن نوشته شده که نمونه بارزش نقش مهسا یا حتی پری است.

-پیچیدگی روحی و روانی و سوالات ذهنی بیشتر در دوران میانسالی شکل می گیرد و آدم ها پرسش های اساسی از خودشان دارند. معمولاً سوال های هویتی در این مقطع سنی مطرح می‌ شود و این برای ما به عنوان تیم نویسندگان فیلمنامه هم جذاب بود.نویسنده وظیفه دارد که نگاهش به شخصیت پردازی کاراکترها به روز باشد. در شخصیت های به روز هم کمتر زن ۴۰ ساله ای در یک جامعه مدرن اسطوره قربانی را دوباره تکرار می کند. ما فقط سعی کردیم به روز باشیم.

**شما و دیگر نویسندگان فیلمنامه چقدر از زمان تصویربرداری در سر صحنه حاضر بودید و با کارگردان تعامل و همفکری داشتید؟

-آقای معظمی ذهن بازی برای پذیرفتن پیشنهادات جدید داشتند و این برای یک نویسنده واقعا مهم و مغتنم است. من تقریباً سر صحنه ۹۰ درصد کار بودم.

­**چقدر روی شخصیت پردازی کاراکترها کار کردید؟ کاراکترهای ملکاوان عموماً چند وجهی هستند و سفید و سیاهی مطلق در آنها مشاهده نمی ‌شود.

-شخصیت های جذاب و متفاوت می توانند حتی یک موقعیت تکراری را در درام، دیدنی و مخاطب پسند کنند. این مسئله خیلی مهم است.

انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: نویسندگان فیلمنامه فیلمنامه سریال تیم نویسندگان سریال ملکاوان شخصیت ها شبکه آی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۸۳۱۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • خواستگاری مهران مدیری از نعیمه نظام دوست
  • جدیدترین شماره فیلم‌نگار با خلاصه فیلمنامه «آپاراتچی» و «آسمان غرب» منتشر شد
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • سیناپس «آپاراتچی» و «آسمان غرب» و فیلمنامه «یادآوری» کریستوفر نولان در شماره جدید فیلم نگار
  • سیناپس «آپاراتچی» و «آسمان غرب» و فیلمنامه «یادآوری» در فیلم‌نگار
  • رای کلوپ به انتخاب اسلوت: خوب به‌نظر می‌رسد!
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال هایی که دیده نمی‌شود!
  • آماری از مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • افشاگریِ وحیدِ نون‌خ: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم